غذای تبرکی و بوسیدن ضریح در کربلا غذای تبرکی و بوسیدن ضریح در کربلا غذای تبرکی و بوسیدن ضریح در کربلا بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
غذای تبرکی و بوسیدن ضریح در کربلا غذای تبرکی و بوسیدن ضریح در کربلا غذای تبرکی و بوسیدن ضریح در کربلا غذای تبرکی و بوسیدن ضریح در کربلا غذای تبرکی و بوسیدن ضریح در کربلا

غذای تبرکی و بوسیدن ضریح در کربلا

حتما تا کنون غذای تبرکی خورده‌اید یا برای تبرک، ضریح مطهر یکی از ائمه معصومین علیهم‌السلام را بوسیده‌اید. متن حاضر به بهانه غذای تبرکی که امروز به برکت امام حسین علیه‌السلام نصیبم شد، گردآوری شده است.

به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع‌رساني بعثه مقام معظم رهبري به كربلا، حتما تا كنون غذاي تبركي خورده‌ايد يا براي تبرك، ضريح مطهر يكي از ائمه معصومين عليهم‌السلام را بوسيده‌ايد. متن حاضر به بهانه غذاي تبركي كه امروز به بركت امام حسين عليه‌السلام نصيبم شد، گردآوري شده است.
تبرك در لغت به معناي طلب بركت است و بركت به معناي زيادت و رشد يا سعادت.(1) تبرك موضوعي نيست كه به تازگي ميان مسلمانان پديد آمده باشد، بلكه ريشه‌هاي اين رفتار را در ژرفاي تاريخ زندگاني رسول خدا صلي الله عليه و آله مي‌توان يافت. نه تنها پيامبر گرامي اسلام و ياران ايشان، بلكه پيامبران پيشين نيز، بدين امر مبادرت مي‌ورزيدند.(2)
قرآن كريم در آيه 39 سوره يوسف مي‌فرمايد «هنگامي كه حضرت يوسف عليه‌السلام، خود را به برادران خويش معرفي كرد و آنان را مورد بخشودگي قرار داد، گفت كه اين پيراهن مرا با خود ببريد و بر صورت پدرم (يعقوب) افكنيد تا ديدگانش بينا شود. سپس در آيه 96 همين سوره مي‌فرمايد «آنگاه كه مژده دهنده، آن پيراهن را بر رخسار او افكند، بينايي وي بازگشت».
اين سخن گوياي قرآن، گواه روشني بر تبرك جستن حضرت يعقوب عليه‌السلام به پيراهن حضرت يوسف عليه‌السلام است، بلكه بيانگر آن است كه پيراهن ياد شده، سبب بازگشت بينايي حضرت يعقوب شد. آيا مي‌توان گفت رفتار اين دو پيامبر گرامي، از چهارچوب توحيد و پرستش خدا خارج بوده است؟!
شكي نيست كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، به هنگام طواف خانه خدا، حجرالاسود را مي‌بوسيد. بخاري(دانشمند بزرگ اهل سنت) در صحيح خود مي‌گويد «مردي از عبدالله بن عمر درباره استلام حجر سؤال كرد و او در پاسخ گفت كه پيامبر را ديدم كه حجرالاسود را استلام مي‌نمود و مي‌بوسيد.(3) در صورتي كه اگر لمس كردن و يا بوسيدن سنگي، شرك به خدا بود، هرگز پيامبر (كه منادي توحيد است) چنين كاري نمي‌كرد.
در كتب صحاح و در ميان كتاب‌هاي تاريخ و سنن، روايات انبوهي در مورد تبرّك جستن صحابه پيامبر به آثار آن حضرت مانند لباس، آب وضو، ظرف آب و... به چشم مي خورد كه با مراجعه به آنها، كوچكترين ترديدي در مشروعيّت و پسنديده بودن آن باقي نمي‌ماند. به عنوان مثال بخاري در صحيح خود، در ضمن روايتي‌ مي‌گويد «و إذا توضّأ كادوا يقتتِلون علي وضوئه».(4) هرگاه پيامبر وضو مي‌گرفت، نزديك بود مسلمانان، (بر سر بدست آوردن آب وضوي آن حضرت) باهم بجنگند.
«كان رسُولُ اللهِ صلَّي الله عليه ]و آله[و سلَّم إذا صلّي الغداة جاء خدم المدينة بِآنيتهم فيها الماء فما يؤتي بإناء إلاّ غمس يده فيها قربّماه جاؤوه في الغداة الباردة فيغمس يده فيها».(5) خدمت گزاران مدينه به هنگام نماز صبح با ظرف آب نزد پيامبر مي رفتند، پيامبرگرامي دست مبارك خود را در هر يك از آن ظروف آب فرو مي‌برد، چه بسا در بامداد سردي خدمت وي مي‌رسيدند، باز هم پيامبر دست خود را در آنها فرو مي‌برد.
پس معلوم شد كساني كه شيعه را به خاطر اين رفتار، به شرك و دوگانه پرستي، متهم مي‌كنند، معناي توحيد و شرك را درست تحليل نكرده‌اند. زيرا شرك و پرستش غير خدا، بدان معنا است كه در كنار پرستش خدا، موجود ديگري را نيز خدا بدانيم و يا كارهاي خدايي را به وي نسبت دهيم، به طوري كه او را در اصل هستي و يا اثربخشي، مستقل و بي‌نياز از خدا قلمداد نماييم. در حالي كه شيعه، آثار اولياي خدا را مانند خود آنان، مخلوق و آفريده خدا مي‌داند كه هم در اصل وجود و پيدايش خود وهم در منشأ آثار بودن، نيازمند به خداوند يگانه‌اند. شيعه تنها به پاس احترام پيشوايان خود و پيشتازان دين خدا و به منظور ابراز محبّت بي‌شائبه خود نسبت به آنان، بدان آثار تبرّك مي‌جويد. اگر شيعيان به هنگام زيارت حرم اهل بيت، ضريح را مي‌بوسند، و يا در و ديوار را لمس مي‌كنند، تنها بدان جهت است كه به اهل بيت عشق مي‌ورزند و اين يك مسأله عاطفي انساني است كه در وجود يك انسان شيفته، تجلّي مي‌كند.
پي‌نوشت‌ها 1. لسان العرب، ج10، ص390. 2. وبلاگ پيشواي مسيح. 3. صحيح بخاري، ج 2، ص 152. 4. همان، ج 3، ص 195. 5. صحيح مسلم، ج 7، ص 79.


| شناسه مطلب: 33528







نظرات کاربران